بچه ها مامان من عمل داشت
برای همین خانواده م رفتن تهران برای عمل مادرم
خواهرم هم تهرانه، ما گیلانیم
حالا مامان من دیشب مرخص شد و رفت خونه ی خواهرم و بابام برگشت خونه (مامانم نمیتونه بیاد فعلا خونه چون عملش سخت بود فعلا باید بمونه تهران پیش خواهرم)
حالا بابام اومده خونه، تا رسید تلوزیون رو روشن کرد اخبار ببینه و خیلی جدی گفت آخیش! این علیسام(خواهرزادم) نمیذاشت من اخبار ببینم همش باب اسفنجی میخواست ببینه!