دوستم با یه پسری آشنا شده تازه پسر خوب و با ادبی هم هست خیلیم دوستمو میخواد یادمه اوایل براش هدیه خریده بود چند روز پیش بهش گفته میخوام ببینمت از یه شهر دیگه هست امروز اومده شهر ما به دوستم گفته بوده تا الان احساس میکنم فهمیدی من بهت علاقه دارم و از این حرف ها بعدش بهش گفته این یه ماه بابت استرس امروز خوابم نبرده همش فکرم درگیره که چجوری بهت بگم بهش گفته بوده ببین من خیلی دوست دارم ولی نه خونه دارم نه ماشین فقط یه کار دارم اگه دوست داری باهم باشیم یه فرصت بهم بده یکم بتونم به زندگیم سر و سامون بدم اگه هم قبول نمی کنی برات آرزو های بهترین ها رو دارم فوقش بهم میگی نه من هم یه مدت حالم بده میشه بعدش خوب میشم ولی خیالم راحته که کسی رو سر کار نزاشتم به دوستم گفته یه هفته فکرتو بکن جوابشو بهم بده
نظر شما چیه سن هر دو هم 22هست
وضع مالی دوستم خوبه ولی وضع مالی پسره همچین تعریفی نداره پدرش هم نمیتونه کمکشون کنه چون گفته بوده به دوستم نمیخوام خانوادم رو تحت فشار بزارم