2777
2789

بارها تجربه کردم وقتی حرفی یا کاری طبق میل شوهرم نباشه اونقدر طرف رو حرص میده با کاراش که گلاب روتون ب ... خوردن بیفته 

شب یلدا قرار بود من و جاریم بریم خونه مادرشوهرم 

خونواده مادرشوهرم خونواده شلوغی هستن ولی ازونجایی ک همه باهم مشکل دارن 

بهتره بگم شوهرم و داداشش با ۳تا داداش و ۲ تا آبجی دیگش مشکل داره  

شل یلدا گفتیم میریم خونشون .

اما مراسم عقد دختر خواهرشوهرم افتاد شب یلدا .ازونجایی ک شوهرم مشکل‌دار باهاشون اصلا نرف انتطار داشت مادرشوهرمم نره چون اون زودتر گفته بود یلدا میاد

شاد باش بخندی میگذره ناراحتم باشی میگذره پس بخند که حداقل به خوشی بگذره    

وای مگه میشه آدم عروسی نوه اش نره متاسفانه چقدر بی درک و بچگانه رفتار میکنن😐😐

از طایفه نوریم، ما تیره نمیمانیم.  آواز غم دل را با قهقهه میخوانیم.      اگر هزاران بار دیگر به دنیا بییام ،هزاران بار دیگر و با هزاران زخم از پا در آیم ، و هزاران حق انتخاب داشته باشم ،اگر از من بپرسند عشق یعنی چه هزاران بار فریاد خواهم کشید وطن.     به قول عزیز قلبم انسان بدون آزادی هیچی نیس❤❤

مادرشوهرم گفت ایراد نداره میرم مراسمشونو تا ۷ عصر برمیگردم شمام بیاین 

شوهرم و برادرش برداشتن گفتن نه تو مارو فروختی ب دخترت .

برادرشوهر م میوه و وسایلی ک گرفته بود آورد خونه خودش ما هم اجبارا اونشب رفتیم خونه برادرشوهرم  .

ب هرحال اونشب گذشت 

ب شوهرم گفتم بریم برا روز مادر 

گفت نه نمیریم !! مادرم مارو فروخته و فلان 

کلید در خونه مادرش رو همراه یسری وسیله مثل کارت یارانه اینچیزا رسونده بود دست مادرش !!

پیرزن هم گفته هیچکی نیاد تو ک پسر کوچیک منم هستی نباید در این خونه رو باز کنی

شاد باش بخندی میگذره ناراحتم باشی میگذره پس بخند که حداقل به خوشی بگذره    

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

دلم سوخت  برا مادرشوهرم ی پیرزن تنهاس .

با خودم گفتم لابد بغض کرده پشت تلفن ..

میدونید آدمو تا لب مرز میبره بعد میگفت اره با مادرم آشتی کردیم ... تو دلم گفتم لعنت ب تو ک آدما رو اینطور عذاب میدی ..

یاد خودم افتادم ک بارها بخاطر کارهاش ک بی منطق ه 

گفتم گوه خوردم تا رو اعصابم نباشه 

آخرین بار ک گفتم بی هیچ عکسا العملی وایسم جوابش رو ندم 

چنان پرو و حق ب جانب اومد گفت تا نگی گوه خوردم برنمیگردم ...

منم نگفتم 

اما وقتی برگشت شده بود  گوله آتیش 

گفت وسیله هاتو جمع کن باید تکلیفمون باهات روشن کنم بریم برا طلاق و فلان ...

اینم بگم ما از اول باهم مشکل داشتیم 

شاد باش بخندی میگذره ناراحتم باشی میگذره پس بخند که حداقل به خوشی بگذره    
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792