من رفته بودم کلاس اب ریخته توش کلی مرغ و همینطوری انداخته تو گندمش مرغا توش خون بود حتی
منم خسته بودم اعصابم خورد بود کلی داد زدم از طرفی پشیمونم
واقعا اعصابمو خورد کرد طلبکارم بود تازه
از صبحم چیزی نخوردم این داغ دلمو تازه کرد
الان هم چیزی نیس کوفت کنم هم مامانمو ناراحت کردم
ما حلیم رو صبحانه میخوریم
بیخیال
پیش میاد
پاشو نیمرو بپز
با مامانتم آشتی کن
دفعه بعد خودت بپز
یه غذاست دیگه.... ارزششو نداره.
پاشو برو عذرخواهی کن یه نیمرو با پیاز و مخلفات بزن بر بدن و فراموشش کن
بیا من برات حلیم معرکه بپزم ارزشش رو نداره با مامانت دعوا کنی
یک نیمرو درست کن بخور. بیخیال
دور از جون مامانت امروز یکی از همکارهای شوهرم از دست پسرش سکته کرده فوت کرد بدبخت ۴۸ سالشه ،پسرش بدون گواهینامه رفته دوردور باباش هرچی زنگ زده عمدا جواب نداده باباهه فشار اومده سکته کرده تورو خدا اینقدر مامان بابا ها رو اذیت نکنید گناه دارن فشار زندگی روشون زیاده
دختر گلم کلی گفتم منظورم تنها شما نبودی
زیرزیرکی نگاش کن بخند بعدم بغلش کن
