دختر داییم ۲۸ سالشه و رزیدنت قلب هست و تا الان ازدواج نکرده چون خودش می خواسته تا پایان دوره تخصص مجرد باشه مطمئنم که خواستگار و...داشته اما خودش نخواسته...ارتباطم صمیمی هست باهاش
حالا زن داییم چون خودش مخالف کارای دخترش هست هر وقت به ما زنگ میزنه خواستگارای دخترش میگه.
این دفعه گفته بود نمی دونم خواستگارش پولداررررررر فلان و فلان استاد دانشگاه آمریکا ک... ما هم تایید کردیم گفتیم به به...گرچه دراین حد هم که زن داییم طرف رو برد بالا هم قطعا نبوده اگر بود دیگه در حد آشنایی که دخترش موردی نداره اونم با همچین کیسی...
حالا مامانم برای اثبات دروغ زن داییم که امکان نداره دخترش همچین خواستگاری داشته باشه به هزاران روش متوسل شد و ادامه داد.
بابا مادر من یه بار به روش آوردی بسه دیگه در این حد ادامه دادن مشکل از مامانم بوده...
حالا ارتباط ما رو هم زد با داییم خراب کرد
همیشه انقدر ادامه میده که میزنه داغون میکنه همه چی رو