این تاپیک صبحه 👇🏻👇🏻👇🏻 ب مامانم گفتم بلخره
شوهرم کارگاه داره نمیگم کارگاه چی
دو سه تا کاره بزرگ اومده روش
دست تنهاس با دو تا کارگر
ماهی30 میلیون ب کارگرا میده
و به بابامم گفته بیا چون کسی نیست باید مارش زود پیش بره !!!!!!!
بابامم گفته باشه تا دو سه روز میگم میام یا نه
بابام اینا 15 ساعت با هم فاصله داریم
منم راستش بهم برخورد ک بابام بیاد کارگر شوهرمشه
گفتم بابا نمیاد فردا پس فردا یه چی بشه فورییییی بگی اره بابات من نون شبشو میدادم اینو از حرصم گفتم هر چند اشتباه بود
عصبی شد چرا اینجوری میگی
گفتم چون همچین آدمی هستی
گفتم نمیخام مردم و خانوادتم اینو بگن برام سنگینه
بابام خودش اونجا سرگرمه تو شهرش چرا باید بیست ساعت راه بیاد
بعد شوهرمم صبح میخاست بره سرکار گفت راست میگی یهو بیاد تو راه خدایی نکرده اتفاقی بیافته چیزی بشه عذاب وجدان میگیرم یا اینکه کارم برای چند روز تعطیل شه نمیشه ک بیکار بمونه اونم برای کار میاد
گفتم خودت ب بابام میگی نیا من چرا بگم گفت باشه بهش میگم نیا
امروز میخام ب مامانم بگم نیاد و براش توضیح بدم
حق دارم؟