بیاید نظر بدید اون زنیکه بود که با وقاحت تمام بمن گفت محرم شوهرتم میخوای چیکار کنی شوهرمم هنوز بهش پیام میده از همراه من فهمیدم اما انکار میکنه دلم خون شدید اینکه الان خیلی پروو شدن وترسش ریخته ومن نمیتونم جدا بشم به خیلی دلایل دیگه و شوهرم باهام خیلی خوبه میگه دارم چنگ و نره میزنم برای زندگیم و نمیخوام از دستت بدم ..من میخوام آبروی اون زنیکه را ببرم داخل گروه روستایشون ولی میترسم شمارم و پیدا کنند ودردسر بشه برام میخوام زهرمو به زنه بزنم فکر نکنه زرنگ خواهش میکنم بهم بگین خط از کجا پیدا کنم که دنبالش نباشند
با دو تا پسر دنبال شوهر مردمه ، ای خدا چادمایی پیدا میشن یکی نیس بگه بتمرگ پسراتو بزرگ کن یا ب ی زن ...
خیلی این چیزا زیاده. من شوهر خالم با پنجاه سال سن و دوتا دختر بزرگ چون وضع مالیش خیلی خوبه و پولداره هروقت از دبی برمیگرده با کلی پلاستیک لباس و سوغاتی در خونه دختراست. یه بار خالم شماره یکیشون رو پیدا کرد بهش زنگ زد زنه با پررویی گفت برو ببین الان که پیش من نیست، توی بغل کیه. من نباشم یکی دیگه و خب حقیقتم گفت. شوهر ذات خراب همینه
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
چرا راهی داره از بس این دوماه هی جوش زدم و کاری نکردم یجورایی شده ازم قول گرفته دیگه در موردش حرفی نزنیم اما من خیلی دلم یجوری که زن خیلی پروگی کرده بهم