فحشم بدین دعوام کنید حق دارین چون من ی احمقم
متنفرم ازخودم
هدف پسره رابطه جنسیه
توبه کردم سمتش نرم
یسال پیشم برگشت ولی بخاطرخدا وتوبم بلاکش کردم
باز پیام داد چندروزپیش ازشانس بدم اتفاقی توخیابون هم دیدمش از دور باز دلم رف براش
جواب دادم یکم چت کردیم
گف ی روزهمو ببینیم گفتم باش
ولی دارم عذاب میکشم چون ته دلم خدارومیخاد
چندروزه ک پیام میدیم هم ازخدا دورشدم قبلش وقت سحر بیدارمیشدم باعشق نمازمیخوندم همش باخدا حرف میزدم الان ولی نه نمازمم سرسری خونده میشه اون حسای خوبو ک باخدا داشتم ندارم دیگه
فک میکنم تههه خط رسیدم توبموشکستم دیگه خدا نگام نمیکنه توروخدااااااا بگید چ کنم ازخدااااخجالت میکشم چون خیلی بهم لطف کرده