2777
2789
عنوان

حرف های خجالت آور برادرشوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 2842 بازدید | 96 پست
خدا لعنتش کنه ازش انقدر متنفرم توی اتاقم باشه بیشترازش متنفرم

مطمئن باش شوهرت الان تو دلش عروسیه که تو برگشتی 

ولی غرور مزخرفش نمیزاره بیاد جلو 


این چند روز شیرتو میدوشیدی خشک نشه


الانم که برگشتی به تغذیه خودت اول برس

بعدم شیر حرص و جوش نخوره بهتره 

یه شیر خشک خوب براش بخر بده طفلی بخوره



دشمن افغانی ام🫡دشمنه ۸۹ درصدی!! ۱۰ درصد باقی اونایی هستن که واقعا قدر شناس ایرانیان و تلاش میکنن برگردن کشورشون💖 اون یه درصدم الکی زدم خاص باشه🤪
شاید بگی بخاطر اونه ک نرسیدمشماکه غریبه ایی تموم دنیا بهم میگن خاک برسرت بااین شوهرکردنت

نه عزیزم شما مگه دست خودت بوده ؟ 

اتفاقی که افتاده 

ایشالا سایت همیشه مستدام باشه کنار بچه هات❤️

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

عزیزم تو به خاطر بچه هات آمدی.  تو یه ساعت نتونستی رفتار و حرف های برادرشوهر و پدرشوهرت تحمل کنی بعد بچه های کوچیکت می تونستند کنار اونها باشن؟   گور پدر همشون بچسب به بچه هات و ولشون نکن

برای یه لحظه درد، یه عمر افتخار ارزشمند رو از دست نده!

واسه بچه ناراحت نشو کم کم باید شیرشو قطع میکردی... الانم که برگشتی سعی کن درست کنی همه چیزو بخاطر بچ ...

خیلی خستم خودمم دوس ندارم بچم این شکلی باربیاد ولی ازینکه جاری و برادر شوهرهردو شبیه تپه گوهن برای من شدن سنبل زندگی دوس دارم خودمو جربدم

عزیزم تو به خاطر بچه هات آمدی. تو یه ساعت نتونستی رفتار و حرف های برادرشوهر و پدرشوهرت تحمل کنی بعد ...

اون حشمت فردوس لعنتیو که چقد بچه هارو دوسداشت بی مادرکنه بخاطر خودخواهی های خودش

این طایفه هم همینقدر ظالمن

خیلی خستم خودمم دوس ندارم بچم این شکلی باربیاد ولی ازینکه جاری و برادر شوهرهردو شبیه تپه گوهن برای م ...

حرفم تلخه ولی میزنم خیلی درگیرجاریت هستی شمایه شخصیت مستقلی یه خانواده جدا،چرا برات انقدرمهمن؟؟!!

پسری دارم که ماهه  مطمئنم یه روزی آقاوکیل میشی و من بهت افتخار میکنم،میخوام بدونی مهمترین عشق زندگی مادری  دوستت دارم مرد مادر
خیلی خستم خودمم دوس ندارم بچم این شکلی باربیاد ولی ازینکه جاری و برادر شوهرهردو شبیه تپه گوهن برای م ...

بیخیال بابا 

بشین زندگتو بکن 

کم برو خونه فامیل شوهر 

کم ببینشون 

ارتباطتو کم کن 

سنبل زندگی تو بچه هات هستن که الان مثل یه گل پژمرده شدن 

اگه خیلی زنی دست بذار روی زانوت و زنونه نجاتشون بده 

ما هممون بچه بودیم یه روزی و از دعوای پدر و مادر و ناراحتی مادرمون غصه میخوردیم هر لحظه منتظر یه لبخندش بودیم 

تو الان اون مادری هستی که بچه هاش منتظر لبخندشن 

پس از همین الان شروع کن 

اینو همیشه با خودت تکرار کن که تو هیچ کی نیستی که به خودت اجازه بدی به بقیه راحت توهین کنی... در کمال ادب نظرتو بگو اگه نمیتونی مودب باشی پس منو ریپ نزن... من مثل تو حوصله دعوا ندارم... من مثل تو عادت ندارم یقه مردمو واسه طرز فکرشون بگیرم😊
حتی دیگه دلم نمیخواد نگاهش کنم وجودم پراز نفرت و کینه وخشمه

تصمیمت چیه؟

پسری دارم که ماهه  مطمئنم یه روزی آقاوکیل میشی و من بهت افتخار میکنم،میخوام بدونی مهمترین عشق زندگی مادری  دوستت دارم مرد مادر
حرفم تلخه ولی میزنم خیلی درگیرجاریت هستی شمایه شخصیت مستقلی یه خانواده جدا،چرا برات انقدرمهمن؟؟!!

اخه تو اومدی خدنه پدرمن متهمم میکنی به کارزشت

ازون ور داداش بی همهچیز خودش بمن نیگه باید ازین خونه بری

بیخیال بابا بشین زندگتو بکن کم برو خونه فامیل شوهر کم ببینشون ارتباطتو کم کن سنبل زندگی تو بچه هات ه ...

نذاشتن نمیذارن پدرش گلایه میکنه عروس نمباد خونم با دل خودش بلمیل خودش باید هرروز بیاد

نرم دعواست 


خیلی خستم خودمم دوس ندارم بچم این شکلی باربیاد ولی ازینکه جاری و برادر شوهرهردو شبیه تپه گوهن برای م ...

همیشه این مواقع بگو گور پدر پدرسگشون 

بشین سر زندگیت و مثل یه شیر دور بچه هات داشته باش بالاخره این روزها می گذره و رو سیاهی اش به زغال می مونه 

یه روزی به خودت می بالی که وسط این کثافت ها مقاومت کردی و بچه هات مثل یه دست گل بزرگ کردی! 

برای یه لحظه درد، یه عمر افتخار ارزشمند رو از دست نده!

اخه تو اومدی خدنه پدرمن متهمم میکنی به کارزشتازون ور داداش بی همهچیز خودش بمن نیگه باید ازین خونه بر ...

پامیشدی بهشون میگفتی از این خونه برین وقتی داشتن میرفتن،بهشون میگفتی خوب شما الان پانشدین برین؟؟!!ببینین این حرف چقدر بد و زشته

پسری دارم که ماهه  مطمئنم یه روزی آقاوکیل میشی و من بهت افتخار میکنم،میخوام بدونی مهمترین عشق زندگی مادری  دوستت دارم مرد مادر

عزیزم زندگی همینه به فکر بچه ها باش جاری و پدر شوهر ول کن مردا همینن باید ساخت به خودت برس با بچه‌ات وقت بگذرون با جاری هم قطع رابطه کن با شوهرت مهربون باش خوب میشه خسته ای بخاطر اونه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792