شوهرم حامی من نیست

همین ک امروز اخرین لحظه اومد ینی اهمیت میده. رو پای خودت بایست و بزار بفهمه اینو

حساس شدی باباوضع همه همینه

من خودم دوتازایمان کردم موقع زایمان بااتوبوس تنهارفتم بیمارستان بقیه اش ک پیشکش نمیفهمیدک من رفتم دکتریانه

زایمان اولم خیلی سخت بود همه اومده بودن دربیمارستان ولی آقارفته بودخونه خوابیده بود ب کتفشم نبودک احتمال مرگ برای بچه یامادروجودددره

وظیفه ی شوهرته اینجورمواقع کنارت باشه حالاشایدموردی نتونه بیادکه قابل درکه ولی اینکه کلانیاددرست نیست

والا من ک بچه دار نمیشم و یه پام دکتر زنانه کم دیدم زن و شوهر با هم باشن. تهش اینه شوهرم میگه از سر کار ک میام از اونجا رد میشم ک دنبالت بیام. حتی یه بار با اسنپ ک برمیگشتم گریه میکردم دلم گرفته بود کل راه با راننده اسنپ حرف زدیم و از بدبختیامون گفتیم😂

سلام.نمی دونم بچه داری یانه...همسرمن نه مهربونه ونه حتی بلده ادای آدمای مهربونو دربیاره...تابه حال نشده دکتررفته باشم وحتی یک بار پرسیده باشه حالت چه طوره یادکترچی گفت یااصلا برای چی دکتررفتی...اصلابراش مهم نیس...من چون بچه دارم چاره ندارم وخودموبه کوچه علی چپ زدم.اگه بچه نداری ورفتارشوهرت ازارت میده جداشو برو اگه بچه داری بمون و زندگی کن وتوقع نداشته باش...بی توقع بودن همیشه به نفع خودآدمه

نه دکتر زنان نه هیچ جا انتظار نداشته باش با اتوبوس یا اسنپ برو اذیت نشی یا بگو ماشین شو بزاره خودت برو ناز نکن اگه بلد نیستی برو رانندگی کن که مستقل باشی 

ای بابا سخت نگیر شوهر من که شغلش طوریه که دو سه روز نیست ،وقتیم میاد یک روز کامل استراحت 

من مستقل بودم و راضیم شرایطت رو بسنج خودت رو اذیت نکن

مشکل ازشوهرته 

احتمالا اونا واسه مشکل نازایی اومده بودن....به اندازه موهای سرم رفتم دکتر زنان و به تجربه میتونم بگم بیشتر اونایی که با شوهراشون میان باهم میرن داخل تا معاینه و درمان بشن البته هستن مردایی که همیشه پابه پای خانوماشون تو مطب و بیمارستانا هستن ولی خب نمیشه گفت چون شوهرتون همراتون نیومده مطب یعنی براش مهم نیستید

خوبه که این حسو ازش بگیری که براش مهمی ولی ازونور کارشم نمیتونه ول کنه باید حق هم بدیم تو هم سخت نگی ر عزیزم