عقدیم شب روز زن بدون من خانوادشو برد یه شهر دیگه دکتر به من اصلا نگفت تو هم بیا بعد امشبم رفتیم خونشون خانوادش متلک مینداختن نمیدونم کی یلدایی پس برده ( دختر برای پسر) چون من پارسال پس نبردم فقط همینجوری براش لباس گرفتم و تو تاپیک قبلیمم گفتم کلا شوهرم پیش خانوادش نشسته بود اصلا نیمومد پیش من بعد
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
نه من نه اونجا چیزی گفتم نه تو خونه خودش هی گیر داد چته
حتما بد قلقی کرده متوجه شده مشکلی هست هزار تا دلیل داره که نتونست تو رو ببره میتونستی بگی مثلا دکتر رفتین چی گفت حیف شد من باهاتون نیومدم با خوش رویی گله و دعوا مرداد رو جنگی میکنه
من که الان دو سال و ایناس عروسشونم میدونم همه حرفاشونو با منظور میزنن میگع نه اونا منظور ندارن بعد دقیقا من ی چیزی که میگم ، میگه تو منظوز داری از همه حرفات
متاسفانه خیلی از خانواده ها اینجورن انگار پسرشونو کنارشون داشتن براشون با ارزش تر از خوشبخت بودنشه. اتفاقا توی جمعشون خودت تا میتونی از شوهرت فاصله بگیر حتی اونم اومد سمتت بگو خجالت میکشم جلوی اونا بذار تو براش ناز کنی نه اون