کجا فهمیدید همسرتون خیلی دوستت تون داره 💜♥️🤍

چه جالب

الان مریضیش خوب شده؟

سطل جادویی فک کنممم

سطل سحر امیز

خیلی ممنون من ۳۲ سالمه

ازش پرسیدم گفت اول تو بعد پسر دومی بعد پسر اولی بعد مامانش 

زوده که موهات سفید. باشه 

من گریم گرفت نمیخوام حسودی کنما ولی دلم سوخت

نرسیدم به عشقم کسی که دوستش دارم دوستم نداره من فقط یه آدم خوب میخواستم مهربون کسی که واقعا عاشقم باشه

اومد عاشقم کرد رفت نتونست دوستم داشته باشه 

سفیدی خیلی دارم انگار مش انداختم توش در واقع ارثیه از طرف مادری

خیلی بهم ثابت شده، یکش این که اعتراف کرد از بچگی دوستم داشته...یکی اینکه سر بیماریم خییییییییلی رنج کشید اصلا شکسته شد مخصوصا وقتی که فهمید کلا دکتر جوابم کرده با موهای مشکی اومد بیمارستان فرداش با موهای گندمی برگشت! هرکی دیدش میگفت چی کشیدی یه شبه اینهمه شکسته شدی...وقتی که بهتر شدم دکتر گفت نمیخواد بستری بشه یادمه بارون میومد از شدت خوشحالی وسط ماشینا میدوییدیم دور خودش میچرخید می‌رقصید بلند بلند میخندید شیرینی گرفت تو خیابون پخش کرد به یکی گفت آقا بردار عشقم حالش خوب شده. اون موقع ها هنوز ازدواج نکرده بودیم، کلا خیلی ثابت شد بهم 

دنبالم حتی تا یه کشور دیگه اومد

با اینکه میتونست نیاد با اینکه صدتا خیلی خیلی بهتر از من دنبالش بودن

یه بار داشتیم با پسرم حرف میزدیم پسرم گفت بابا بهترین رفیقت کیه گفت مامان خیلی حس خوبی بهم داد 

تو مشکلات زندگی وقتی پشتم بود همه جوره حمایتم کرد 

تو این هشت سال صد بار بهم ثابت کرده 

بانک زدن

و تقسیم کردن پولا رو

و از اسپانیا خارج شدن برای همیشه

هر کدوم ب جایی رفتن

اینکه مریض بشم دورم میچرخه 

یدفعه ناگهانی پول کلان بخوام میزنهدبه حسابم 

اینقد بهم اطمینان داره که وقتی بهش میگم دارم میرم یه جا ونمیتونم بهت بگم.(جلسات مشاوره میرم) خیلی مرد مقیدی هست 

حتی ازم نپرسید مشاور اقا هست ویا خانم 

بچه ها رو بابت کوچکترین بی احترامی به من مواخذه کرده 

اینکه خوبی های من براهمه اقوام وپدر وومادر ومثال میزنه 

ما زوج مینور هستیم و سال ۸۶ اطلاعاتمون راجب این مشکل مثل الان نبود و معرفی مون کردن پزشک و پزشک هم گفت که مشکل دارن و احتمال فرزند ماژور هست 

ما اسرار به ازدواج داشتیم و گفتند که باید تعهد بدین که بچه دار نشین که همسرم این کار رو کردن 

بعد ۱۸ سال به خواست من الان دوتا فرشته کنارمون هست