میدونم تربیت درستی نداشته توخونشون این مدلی بزرگ شده
ولی منم ادمم خسته شدم دیگ
بخدا شب توبغل هم دیگ میخوابیم براش میوه پست میکنم میبرم توتخت ابرازعلاقه میکنم ازسرکارمیادمیرم جلو بغل میکنم خسته نباشید میگم درطول روز اهنگ میزارم باهاش شوخی خنده دارم تاجایی ک بتونم کم نمیزارم اصلا سردی نمیکنم ولی قابل تغییرنیست میدونم مشکل ازتربیتشه
متاسفانه رفتارش مثل شوهر منه یه بیمار پارانوییدی که بعد از ۱۷ سال به این نتیجه رسیدم که احمق بودم فکر کردم درست میشه رفته رفته حالشون بدتر میشه و جوری میشه که فقط میگی از دست این دیوانه فرار کنم
اینم بگم اگه واقعا پارانوییدی باشه آخرش خودش آبروتو همه جا میبره و تهمت نمیمونه که بهت نزنه
بچه‌هام هم عصبی شدن و دوستش ندارن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز