سوار ماشین برادرشوهرم اینا بودیم داشتیم از عروسی برمیگشتیم یهو ی ماشینی با سرعت بالا از کنارمون رد شد نزدیک بود بخوره ب ماشینمون ی خانوم با چندتا خانوم دیگه سوار بود تو عروسی بودن شوهرم شوخ طبعه جو گیره یهو گف یواش بابا چخبرته قیافه هارو اگ جرعت داشتین بدون میکاپ میومدین عروسی بدون ارایش فلانین و... ده کیلو مالیدین میری تو نمیتونی زنتو تشخیص بدی همشونم شبیه همن! برادرشوهرم گف حالا با مایی یا با اونا شوهرم گف ن با اونا!! من راستش بهم برخورد حالا چ فکری میکنن برادرشوهرمو جاریم فک میکنن ب من تیکه انداخته! ولی من شوهرم همیشه میگه ارایشگاه نرو خودت تو خونه ارایش ملیح کن خیلی قشنگتری من همیشه تو عروسی ارایشم خیلی کمه همه جاریامم میدونن ، ولی بهم برخورد الانم خیلی ناراحتم باهاش حرف نمیزنم😔