2777
2789

دانشجوی کرمانی برای تحصیل در دانشگاه بم از چندی پیش دراین شهر رحل اقامت افکنده بود. دخترک معصوم که در یکی از پیش لرزه های بم زمین خورده بود و حسی غریب و کشنده وجودش را فراگرفته بود، همان شب ساعت 22 هراسناک با پدرش در کرمان تماس گرفت و با الله و لله از او خواست که هر طور شده است، همان شب برای بردنش به بم بیاید. پدر این دانشجو که دارای دو دختر دیگر است،در این باره می گوید:"دخترم که بسیار نگران بود، اصرار داشت که حتما" همان شب برای آوردنش از کرمان راهی بم شوم، اما من با بیان اینکه الان دیر وقت است، از او خواستم که تا فردا صبح صبر کند". وی افزود:"سپیده دم فردا پس از خواندن نماز صبح بلافاصله عازم بم شدم تا به وعده ام عمل کنم، اما وقتی به آنجا رسیدم خانه یی را که دخترم در آن بسر می برد، ویرانه یافتم". پدر دانشجوی کرمانی گفت:" با هر تقلایی جسد دخترم را از زیر آوار بیرون آوردم و او را بوسیله ماشینم و در حالیکه سرش را روی زانویم گذاشته بودم و برایش لالایی می خواندم، به کرمان بردم و جسد بی جان او را در زادگاهش به خاک سپردم". شاید بزرگترین درد یک وقایع نگار در فاجعه بم ، دیدن آدمهای درمانده و داغداری باشد که برغم میل شدید برای یاری رساندن به دیگران بویژه عزیزان خود نتوانسته اند به یاری آنان بشتابند، اینان مانند شمع در حال ذوب شدن هستند

وای خدای من 

صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان قلب سفیدی در سینه ی آن یاقوت هارا پیچیده با هم در پوششی نرم پروردگارم هم ترش و شیرین هم آب دار است سرخ و زیبا نامش انار است/به به چقدر هم خوب میخونی خواننده😐^~^ 
بیشتر ببینید

گاهی خیلی زود دیر می‌شود...

صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان قلب سفیدی در سینه ی آن یاقوت هارا پیچیده با هم در پوششی نرم پروردگارم هم ترش و شیرین هم آب دار است سرخ و زیبا نامش انار است/به به چقدر هم خوب میخونی خواننده😐^~^ 
بیشتر ببینید

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

چه فاجعه ای بود ، چه روز های تاریکی بود 

مادر بزرگ من یک فرزند به سرپرستی گرفت همون زمان 

بعد یک سال بهزیستی اومد گرفتش

هرکار کردن اجازه نداد 

هم پسره اذیت شد هم مادر بزرگم 

 بعد ۱۲ سال دوباره اومد پیش مادر بزرگم ، دیگه نتونستن ببرنش 

••• من یکم فارسی مشکل دارم ، ممکنه توی جمله بندی خطا داشته باشم و نتونم منظورمو درست برسونم ، لطفا اگر سو تفاهم شد براتون ، قبل از ناراحتی از من بپرسید که براتون توضیح بدم••• 🩷براتون بهترین هارو از پدر آسمانی طلب میکنم

بیشتر ببینید
چه فاجعه ای بود ، چه روز های تاریکی بود مادر بزرگ من یک فرزند به سرپرستی گرفت همون زمان بعد یک سال ب ...

چرا نذاشتن؟

صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان قلب سفیدی در سینه ی آن یاقوت هارا پیچیده با هم در پوششی نرم پروردگارم هم ترش و شیرین هم آب دار است سرخ و زیبا نامش انار است/به به چقدر هم خوب میخونی خواننده😐^~^ 
بیشتر ببینید
چرا نذاشتن؟

به اقلیت ها فرزند خوانده نمیدن

••• من یکم فارسی مشکل دارم ، ممکنه توی جمله بندی خطا داشته باشم و نتونم منظورمو درست برسونم ، لطفا اگر سو تفاهم شد براتون ، قبل از ناراحتی از من بپرسید که براتون توضیح بدم••• 🩷براتون بهترین هارو از پدر آسمانی طلب میکنم

بیشتر ببینید

خدا برای هیچ بنی بشری این واقعه را نیاورد واقعا دردناک بود این فاجعه من همانجا بودم خیلی سخت بود 

یارب به جلال عرش و کرسی نه چی تو منو عطا فرستی ..عقل و ادب و خداپرستی.. ایمان و امان و تندرستی..فتح و فرج و فراخدستی 
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز