2777
2789
عنوان

شوهر احمقم این موقع شب از خونه زد بیرون

| مشاهده متن کامل بحث + 340 بازدید | 28 پست

احمق دیگه،احمق نبود که این وقت شب از خونه بیرون نمی فت

ولی به نظر من پاشو در ها رو قفل کن کلید رو هم پشت در بزار که نتونه در رو باز کنه،گوشی رو هم سایلنت کن همه ی چراغ ها رو هم خاموش کن،یدونه اتاقت رو رو شن بزار 

اگه اومد حالش گرفته بشه

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

گفت الان میامولی بی عرضه هستسست عنصرهکسی که یکساعت گریه بچشون تحمل نکنه به درد چی میخوره؟

هیچوقت به زور نخوابونش بچه استرس مادر بهش منتقل میشه نمیخوابه اینجور مواقع پدر راحت تر بچه رو میخوابونه چون استرسش به بچه منتقل نمیشه

مثلا براتون پیش نیومده که هر موقع کار توی خونه دارید بخواید بچه رو بخوابونید زود به کارهاتون برسید نمیخوابه ولی وقتی هیچ کاری ندارید و با آرامش پیشش هستید که بخوابه راحت تر به خواب میره

✒️

الان چون شوهرش تو خونه نمونده طلاق بگیزه؟؟😐😐درسته کازش درست نبودهولی انقدرراحت طلاق رو تجویز نکنید ...

عزیزم همین ریزه کاریا اخرش به خیانت و زنا ختم میشه برای همین باید از اول از نطفه خفه شه

تو اتاق دیگه هم بودیمولی اینقد بچه نق زدانگاری اونم از خداش بود

ما بجای شوهر کردن انکار زن گرفتیم والا 

البته من شوهر شما رو نمیشناسم شاید اعصابش خراب بوده تحمل صدا بچه رو نداره زده بیرون اگه غیر این باشه ک آدم نرمالی نیس چون سرما بیزون یعنی از صدا بچه یدترره  یا شاید دنبال بهونه میکشته بزنه بیزون سر و گوشش ک نمیجنبه ؟؟؟

من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست 
الان چون شوهرش تو خونه نمونده طلاق بگیزه؟؟😐😐درسته کازش درست نبودهولی انقدرراحت طلاق رو تجویز نکنید ...

خخخخ دیگه بیچاره تا این حد وضعش خطرناک نیس طلاق چیه اخه  مردم دیگه رد دادن تحمل هیچی ندارن میگن فقط طلاق البته همین هایی ک راحت میگن طلاق خودشون با بدترین آدم‌ها هم سازگاری میکنن هامثل اون  ملا ک بالا منبر میره به زنش نیگفته من واسه مردم میگم تو گوش نده هس داستان 

من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست 
ما بجای شوهر کردن انکار زن گرفتیم والا البته من شوهر شما رو نمیشناسم شاید اعصابش خراب بوده تحمل صدا ...

نه سروگوشش نمیکنه

الان اومد خونه 

دید گریه کردم

بهش گفتم اگه نمیترسیدم صدسال زنگش نمیزدم که بیای خونه.

از ازدواجم مثل سگ پشیمونم 

کاش میشد برگردی به دوره مجردی

نه سروگوشش نمیکنهالان اومد خونه دید گریه کردمبهش گفتم اگه نمیترسیدم صدسال زنگش نمیزدم که بیای خونه.ا ...

خب سر ‌گوشش نمیجنبه جای شکرش باقیه 

عیب تداره مردا همشون بخدا ی عیب دارن اصلا پنجاه سالشون هم باشه عین بچه رفتار میکنن قدیم واقعا زنا زنانکی داشتن و مردا مردونگی ولی الان همه جی عوض شده  

غصه نخور زندکی همینه خداروشکر کن بچت سالمه تنت سالمه بقیش حل میشه 

من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792