رفتم خونه مادربزرگم مجبورم کرد ناهار بخورم باهاش
جز اون ساعت هم نمیتونستم واقعا ساعت دیگه ای برم
اما خیلی خوشحال شد
یه غذای رژیمی بدون رب گوجه و نمک و ادویه برا خودش درست کرده بود
فقط به خاطر من نمک ریخت تو غذا
ولی خیلی خوشمزه بود
یه چیزی شبیه دیزی و خورشت بادمجون بود میشه گفت غذاش