اگه مادرشوهرت آدم خوبیه چون صرفا رفتی شهر دیگه کاش یه خبر بهشون میدادی
مستقل عمل کردن این نیست که نگی
بنده خدا نهار هم واست درست کرده
مگه عضو یه خانواده نیستید اعضای خانواده بهم اطلاع می دن نه اینکه اجازه بگیرن
اومدی براش سوغاتی بیار بگو فکر کردم بهت گفتم یا شوهرم بهت گفته یعنی این چند روز اون نمیومد در خانه یا حالتو بپرسه
به هر حال بزرگتره
اسی ببین اگه میگفتی بخدا بدبخت میشدی یه میشد برات یه وظیفه همین گ عادت کنن ک قرار نیست بدونن به نفعته برا بعدا
اره بستگی داره طرف مقابل چطور ادمی باشه .من دوست ندارم ی کاری ک میکنم کل خانواده شوهرم خبر دار بشن چون خبر کش هستن .ولی منم جای اسی بودم نمیگفتم چون هروقت ببینن نیستی یا ببین میخای بری جایی باید براشون توضیح بدی
به نظرم چون میخواستی شهر دیگه بری اشکالی نداشت بگی
رفت و آمد معمول روزمره رو نیاز نیست آدم بگه ولی خب شهر دیگه بهتره بگی
من خودم اگه میخواستم برم جایی چند روز نباشم میرم خداحافظی میکنم و تعارفات معمولی که کاری با من ندارید با اجازتون دارم میرم و از فلان شهر چیزی نیاز ندارید واستون بیارم و از این جور حرفا
به نظرم اینا یه جور احترام گذاشتنه
مادرشوهرمم اتفاقا خوشحال میشه و خیلی محترمانه برخورد میکنه
ولی واسه رفت و آمد های معمولی چیزی نمیگم اونم سوال نمیپرسه کجا بودی یا کجا میری با اینکه کاملا متوجه رفت و آمدم میشه چون حیاط مشترکه
