باشوهرم از پنج شنبه دعواکردیم اون زنگ زد به مادرهردوتامون
اونجا کلی تهمت بمن بست و گفتش خونه و بچه ها مطعلق به منن و من صاحب اختیارشونم توام ناراضی برو
.بعضیا میگن بچته باسد تحمل میکردی ولی شوهرم با وجود همه تلاشا و زحمتام منو حمال میدونه اون حرفام اتمام حجت بود من اگه میموندم اون بیشتر ازقبل ادعای خداییش میشد به همه گفته بچه ۲۰ ماهه مو خودش نبرده درحالی که من تحت فشارش بودم
به اون باشه نمیزاره آب بخورم دوست نداره به قول گفتنی ناحن داشته باشم خودمو باهاش بخارونم با اینکه انقدر ازش سرترم که همه بلااستثنا همممممه بهم میگن طلاقتو بگیر
ولی من بخاطر بچه هام نمیدونم چیکارباید بکنم نه پای رفتن دارم نه دل موندن😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭