2777
2789
عنوان

مهمون ناخوانده

| مشاهده متن کامل بحث + 989 بازدید | 111 پست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خودم مثه شوهر بی عقل تو دارمدرکت میکنمغصه نخور،هیچ غلطی نمیتونن بکنن،تو خوش باش بدرک اون شوهر بی عقل ...

به خدا خونمون انقدر کوچیکه بچه نمیتونه بازی کنه . مادرش میگه بخاید برید اون خونه وقتیه که ارث و میراث همه تقسیم شده باشه ۴ دنگش رو شوهرم پول داده ۲ دنگ پدرشوهرم 

وگرنه مهمونی دادن دوست دارم هر کی میاد میگه با دو تا بچه اینجا چطور زندگی میکنید

اسم واقعی منم محبوب هسچ شباهتیخخخدوتا بدبخت ک شوهرامونم جفتمون نفهم تشریف دارنبیا باهم دوس شیم🤣🤣🤣 ...

خدا تو رو رسونده از ناراحتی دو ساعت حرص میخوردم با کی درد دل کنم یهو گفتم برم نی نی سایت و گرنه اولین تاپیکم هست

بسپار بخدا،من حتی قهرهم کردم رفتم خونه بابام،ازخدا کمک خاستم همچیو سپردم بخدا و آقا امام زمان،

اصن هم دعانکردم و اصرارنکردم ب ادامه دادن ب زندگیم،

آخه من خییییلی بدبختی کشیدم شوهرم خیانتکاره،دست بزن داره،فحاشه،روانیه ب تمام معناست

دیگه فعلا اومدم سرخونه زندگیم ببینم تاکجا صبرم قدمیده  

مرخصی زایمان دومم و بعد بیمه بیکاری دارم میگیرم

مبادا شغلتو ازدست بدی،حتما سرکاربری، بعدا بخوای طلاق بگیری بتونی خرجیتو دربیاری

من لیسانس حقوق گرفتم نذاش برم سرکار،تا زیر دستش باشم،انقد پولداره ولی هزارتومن نمیده بمن،زیرفشار میزاره منو.

بسپار بخدا،من حتی قهرهم کردم رفتم خونه بابام،ازخدا کمک خاستم همچیو سپردم بخدا و آقا امام زمان،اصن هم ...

خدا به شما هم عزیزم آرامش بده ... این هفته مثلا روز مادر و زن بود .... همش ناراحت بودم .... خود فاطمه زهرا به شما و من کمک کنه

اگه اهل نماز هستی پاشو برو نمازشب بخون،توکل کن بخدا،با اون صحبت کن،من فقط ی آدم تو مجازی ام،قربون خد ...

برم ۱۰۰ تا مقاتل بن سلیمان بخونم این دعا قبلا حاجتم رو داده ... شب که خوابم نمی‌بره فردا صبح برم بهش بفهمونم جامون کوچیکه خواهشا مهمون قبول نکن اونا همشون خونه‌شون متراژ بالا ... بچه بزرگم ۴ سالشه افسردگی گرفته می‌فرستم خونه مامانم تا جا باشه بازی کنه

خدا به شما هم عزیزم آرامش بده ... این هفته مثلا روز مادر و زن بود .... همش ناراحت بودم .... خود فاطم ...

اگه بهت بگم چ هدیه ای داد بهم شاخ درمیاری،

بهم گفت خواهشا برو خونه بابات،با اینکه انتظارکادو داشتم،گفت حالم ازت بهم میخوره، یکم گریه کردم بعدش باخودم گفتم بدرک،بچهام هستن،بزرگشون میکنم انتقاممو ازش میگیرم،گورش کرده،ب محبتشم نیاز ندارم.خودمو محکم نشون میدم .میگه تو غرور نداری هرچی بلا سرت میارم نمیری،

آخه یکی نیس بگه تو کی هستی ک این حرفارو بمن میگی

من بخاطر بچهام موندم.وگرنه تو یه خوبی نداری 

اگه بهت بگم چ هدیه ای داد بهم شاخ درمیاری،بهم گفت خواهشا برو خونه بابات،با اینکه انتظارکادو داشتم،گف ...

چقدر مادر بودن سخته منت یه مرد عوضی رو باید بکشی تا بمونه باهات که بچه هات نشن بچه طلاق ... من هم تحصیلاتش رو دارم مهریه هم تا قرون آخر ازش میگیرم ولی میذارم چند سال دیگه این کارا رو میکنم که بچه هام کمتر آسیب ببینن

برم ۱۰۰ تا مقاتل بن سلیمان بخونم این دعا قبلا حاجتم رو داده ... شب که خوابم نمی‌بره فردا صبح برم بهش ...

گلم توضیح زیادنده اگه بخاد حالیش میشه خودتو غصه نده فقط

برا بچه‌ات قوی باش

من سر بچه دومم ازبس جوش زدم سرخیانت شوهرم،شیرم خشک شد.تو نکن،افسردگی هم نگیر.خودتو بساز من فهمیدم اگه شادباشی و به شوهرت توجه نکنی بیشتر میاد سمتت،اصن محبت گدایی نکن،خودتو قوی کن،مردا وقتی ببینن زنی ضعیفه بیشتر اذیتش میکنن،اون از خداشه تورو غمگین ببینه ،هنو یکی هم میزنه تو سرت، تو بخند توجه نکن ب اداهاش،شادباش،آهنگ شادبذار وقتی دلت غم داره،خودبخود حالت بهترمیشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792