آخه چون با یکی خیلی چت میکردم و اونجا و ۱ ساله که باهم کات کردیم و من همش به امید اینکه بهم پیام میده نصب میکنم چیکار کنم
ی روز میرسه که چمدونم رو بستم بارون در حال باریدنه ، پوتین مشکی با یک هودی و هدفون و چتر ، دسته ی چمدونم رو میگیرم و میرم فرودگاه امام ، برای آخرین بار خیابون ها ، مغازه ها و تمام جاهایی که باتو خاطره داشتم رو از نظر میگذرونم ، برای آخرین بار میام سر کوچه تون ، برای آخرین بار گریه هامو میکنم و برای همیشه و همیشه فراموشت میکنمو در حالی که با هواپیما از زمین بلند میشم تو و اون خیابونا به فراموشی کامل سپرده میشین . ولی اینو بدون که من خیلی دوستت داشتم خودت نخواستی..!✈️:))