من امسال سال اول دبیریمه
اونم دبیر ریاضی متوسطه اول
دو هفته بعد مهر رفتم مدرسه
خودم دختر غیر اجتماعی بودم 29 سالمه منزوی ام.
البته دارم خیلی خیلی رو خودم کار میکنم.
حالا عذاب وجدانم اینه
من در درس دادن ریاضی خوب نبودم خودم قبولدارم.
داره کم کم دستم میاد چی به چیه.
مثلا اگر با جزییات براتون بگم:
مثلا من کتاب رو میگرفتم دستم فعالیت هارو خودم حل میکردم تا اینجوری مفهوم درس رو برسونم.
یا اصلا اوایل سال رو تخته چیزی نمینوشتم .
روخونی میکردم بچه ها بنویسند.
اینجوری خیلی ها ازم شکایت کردند و گفتند ما درس این معلم رو نمیفهمیم.
اما من جبهه گرفتم خب نمیشد بگم من خوب نیستم. اما از درون قبول دارم خوب نبودم.
البته حتما از نوبت دوم بهتر میشم.
کلاس من فقط خودم پا تخته می ایستم درس میدم و همه فقط نشستند مینویسند.
اونم چه نوشتنی یه چیز میگم تو کتاب مینویسند یه چیز میگم در دفتر مینویسند نمیدونم اصلا برای امتحان اینا چطور درس میخونند؟؟!!!!!
حالا نمیدونم چه کار کنم.
سال بعد از این مدرسه ها برم یا نه همین جا بمونم خب به خاطر شکایت ها مدیر دید خوبی نسبت بهم نداره.
اصلا عذاب وجدان از یک طرف خیلی عذابم داده
خیلی ها سال اول اند اما انقدررررر بی تجربه نبودند .
کلاسم مثل کلاس ریاضی نیست