2777
2789

امروز امتحان ترم دینی داشتیم،من سرجلسه که داشتم میمردم از استرس هیچی،بعدشم که امتحان تموم شد اومدم از دفتر قرص استامینوفن گرفتم خوردم،گذشت،دوباره رفتم یدونه دیکه هم گرفتم،بعد زنک بعدش فنون داشتیم رفتم سرکلاس قشنننگ استرس از سر وروم میباریددد پاهام میلرزیدن و خنده ی عصبی داشتم دوست لبامم میکندم،چشمام پر اشک بود...این دبیره فهمیده بود حالم خوب میست ولی چیزی نمی‌گفت...

منم هی هر چند دقیقه یه بار اجازه میگرفتم برم بیرون،احازه نمیداد... می‌گفت نه

بعدش خودش صدام زد برم پیشش،نمرمو نشونم داد،گفت ببین چقد پیشرفت کردی،عالیه این پیشرفتت،خلاصه کلی حس خوب بهم داد،اما استرسم انقد زیاد بود که بازم خوب نشدم،دوباره به زووور احازه گرفتم برم بیرون،گفت برا چی میخای بری؟گفتم برم تو خیاط نفس بکشم استرس دارم سریع میام بالا،گفت نه برو دم پنجره...گفتم نه نمیشه،بعدش بهش گفتم میخام برم از دفتر آرامبخش بگیرم،گفت باشه برو،دوستاممم شروع کردن داد زدن که توروخدا نزار بره،این دبیره بنده خدا ترسید(من میخاستم برم خودزنی کنم تو دسشویی و دوستام میدونستن و فهمیده بودن)این دبیره هم گف پس اگه میخای بری باید با نماینده بری،گفتم باشه...رفتم پایین به دوستم گفته بود چرا نمیخاستین بره پایین،نیخاد خودزنی کنه؟؟؟دوستام نمیدونم چی گفتن...


ولی دبیره گناه داشت،نگران شد،عذاب وجدان گرفتممم

دیگه هیچی واسم مهم نیس...

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چرا خودزنی؟مشکلت چیه؟

افسردگی حاااد،اضطراب خیلی شدید،وارانویا خیلی خفیف،وسواس فکرسی،نوشخوار فکری،مشکلات خانوادگی خیلی زیاد،تروماهای خیلی زیاد

دیگه هیچی واسم مهم نیس...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز