مدتیه مادر شوهرم حداقل هفته ای یکبار میگفت همسایه آش نذری اورده بیاید آش ببرید، یا آش اورده بیاید بخورید، یه مدت هم شله زرد بود، همیشه میگفت همسایه شله زرد آورده من گذاشتم واستون و ....، بعدشم اصرااااار که ببرید بخورید
تا یه سری بهش گفتم اینا چقدر آش و شله زرد درست میکنن ، دیگه هیچوقت نگفت آش یا شله زرد اوردن
منم هیچوقت از هیچ کدومشون نخوردم چون با خانواده شوهرم مشکل دارم و مادر شوهرم و حتی شوهرمم خیلی از دعا سر در میاره و حرفه ان
تا امروز شوهر خواهر شوهرم اومد محل کارم، یه ظرف آش آورد ، گفت ببخشید کمه یه قابلمه کوچک درست کردن و نذری بوده و اینم مادر فلانی( مادر شوهرم) اومد خونمون درست کرد
منم آشرو دادم به یه کارتن خواب و به شوهرم گفتم که خوردنش( اونم کلیییی ذوق کرد که نوششششش جونت )