داخل فرودگاه اومدیم هر دومون پول چنج کنیم دیگه دیدیم طول می کشه داخل صف وایسادن
من سه تومن ریختم به کارتش قرار شد پولای منم با پولای خودش چنج کنه
واقعا سه تومن پول زیادی نبود ولی خب دلار گرفت که همون لحظه بده به من
بعد که پولا رو تحویل گرفت چون پرواز داشت می پرید و عجله داشتیم قرار شد رسیدیم بهم بده
وقتیکه رسیدیم دیگه نداد یه روز گذشت دو روز گذشت نداد
منم چون پول داشتم و خب می خواستم احترام بذارم صبر کردم خودش بده
دیگه وقتی نداد بهش گفتم عزیزم میشه پولام که اون روز چنج کردی بدی
برگشت گفت عه کدوم پول یادم نبوده من الان ندارم بهت بدم
گفتم خب پول خودم بوده فقط گذاشتی رو پولای خودت چنج کنی بدی!
گفت کاش زود تر می گفتی من پولای خودم خرج کردم تقریبا الانم گیرم نمی تونم اینا رو بهت بدم اگه بهت بدم دیگه موجودی خودم تقریبا صفر میشه!
واقعا گناه من چی بود آخه پول من امانتی بود دستش بخدا
گفت برم ایران می دمت الان رفته ایران پیام دادمش
که فلان قدر دلار باید بهم بدی
برگشت گفت چرا دولار تو به من سه تومن دادی!
گفتم قرض که نبوده پول خودم بوده همون لحظه دادم چنج کنی بدی ندادی
میگه میدونی دلار از مهر تا الان چقدر رفته بالا
ندارم باید صبر کنی بازار ثابت شه بدمت
آخه منم دانشجو هستم پولی نیست ولی برا من زیاده
پول چند وعده غذا که میشه
بعدم واقعا ناراحتم با پول امانتی اینکار کرد بعد اینجوری می گه همونی دادی می دمت نمیگه من دلار های بنده خدا خرج کردم
بعد که قانع شده می که به مامانم میگم بهت بده یا مامانم بده بابات
آخه مگه از بابام گرفتی یا مامانت گرفته