طرف از کربلا امده بود رفته بودم خونشون
نوه اش چهارسال بززگتر از من بود بهش سلام کردم جواب منو نداد همه نشسته بودن به همه سلام کرد چنان نادید گرفت و چشم نازک کرد سنگ رو یخ شدم
مردم ک. سخل شدن بخدا من اینو سالی ی بارم نمیبینم هیچ اتفاقی هم نیفتاده
بعد زیاد ننشستم بلند شدم امدم دفعه بعد دیدمش چجوری برخورد کنم؟