بچه ها دیشب همسرم اومد ولی هیچ تبریکی نگفت فقط بعدش پول داد بهم منم راستش این که محل نداد بهم ناراحت شدم راستش من اصلا هیچ وقت ازش انتظار هدیه گرون ندارم فقط خیلی خوشحال میشم بدونم همسرم دوستم داره و بع فکرم هست بهش اعتراض کردم چرا هیج وقت بهم محل نمیدی میگه بچه ای مگه در حالی که من همیشه بهش نشون دادم که دنبال توجه محبتش هستم منم تو هیج مراسمی براش کم نذاشتم سر سنگین شدم باهاش پولشو هم برنداشتم چون من پول نمیخواستم کا محبتش رو میخوام همون طور موند رو میز صبح پا شد رفت سرکار الان اس تبریک فرستاده نوشته اگه دیر شد ببخش حس میکنم کاراش از رو محبت نیست انگار از رو مجبوری میکنه نظر شما چی جوابش رو بدم؟
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
ممنون ولی اینکه دیر شده یا نه واسم مهم نیست عزیزم مهم اینه ابراز احساساتت از روی اجبار نباشه از ته دلت باشه این منو بیشتر خوشحال میکنه.
اگر روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اونهایی که توی زندگی بیشتر از همه رنج کشیدن. رنج! نه به منزله غم. که غم هم میتونه شکلی از رنج باشه. رنجی که به معنی رشد و رسیدن به نورِ امید وسط تاریک ترین روزهای زندگیشون باشه. اون آدمها شاید زیاد کتاب نخونده باشن. شاید سواد زیادی نداشته باشن. شاید پولدار نباشن. ولی عمیقن. انسان های عمیق رو دوس دارم. اینکه حتی با سکوتشون هم حرف های زیادی دارن. اگه یه روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اون آدمایی که با رنج قد کشیدن ...
بخدا شماها ناشکرید خیلی والا از ما نه تبریکی تو کار بوده نه کادویی از نظرش روز زن نیس بعد من میخام بهش بگم چطور خاهرت روزش بوده ک بهش تبریک بگی فقط من با اینکاراش به این نتیجه میرسه لقمه حروم خورده که اینجوری اذیت میکنه منو مگه خونه بابام خوشی زده بود زیر دلم که خودمو اسیرش کردم
یابا یادش بود هزار بار خودم یادگاوری کردم که برا مادرا کارت هدیه بیاری شبش فراموش کرده بود گفت طهر میام خونه میارم اومد بخاطر کارت ها مثلا بعدش گفت وای فراموش کردم شب اورده بود برا مادر شوهرم شب رفتیم به مادرش داد برگشت به منم پول داد فکر کردم انگار از رو مجبوری بوده خب به مادرش داده به من نمیداد مجبور بده خب
بزن باران به نام هرچه خوبیست /به زیر آوار گاه پایکوبیست /مزارع تشنه جویباران پر از سنگ /بزن باران که وقت لای روبیست /بزن باران بهاران فصل خون است /بزن باران که صحرا لاله گون است /بزن باران و شادی بخش جان را /بباران شوق و شیرین کن زمان را /به بام غرقه در خون دیارم /به پا کن پرچم رنگین کمان را