خیلی دلم مخاد مثل بچگیا مثل مجردیم بتونم بغلش کنم اما الان نمیشه چند سالیه بغلش نکردم فقط دست دادیم اما نیاز دارم بغلش کنم و. نمیدونم چجوری روم نمیشه 🫠🥲
الان میان میگن خب برو بده بعدا تو دلت نمونه ولی نمیشه واقعا
بگو میشه بغلت کنم
بعدم بغلش کن
از نظر روحی احساس تنهایی میکنی؟
منم دوست دارم بغلش کنم حیف که دیگه نیستش،
مامانت تو این چند سال جلو نیومد برا بغل کردن؟
فکر کن الان مامانت هم با خودش داره میگه خیلی دلم می خواد دخترم و مثل دوران مجردیش بغل کنم اما نمی دونم چطوری چون فقط چندساله بهم دست میده و بغل نمی کنه
عزیزم کاری نداره که یهو بغلش کن و به هیچی فکرنکن همین شاید مامانتم دلش میخواد بغلت کنه ولی روش نشده ایندفعه مه دیدیش دلو به دریا بزن و به عاقبتش فکزنکن
انشالله صدسال عمرشون به دنیا باشه
من با پدربزرگم خیلی صمیمی بودم و خیلی دوسش داشتم
کلی عکس و فیلم میگرفتم سرمو میزاشتم رو پاش هرررروز ببین هررررروز بغلش میکردم
وقتی فوت شد واقعا حسرتش به دلم نبود ولی بقیه نوه ها داشتن روانی میشدن
منم خیلی دوست دارم اما هم از بابام خجالت میکشم هم از مامانم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز