مامانم همه همسایه هارو جمع کرد جلوشون لباسامو ریخت تو کوچه بابامم خوابوند تو دهنم الان کبوده
یکی از همسایه ها ب من گفت بیا ببرمت تو این میدون ک خراب ها هستن برو معتاد شی (اسم میدون رو نمیگم )
جلوی پدرمادرم
اونوقت ب همسایه دیگه مون برخورد گفت شان شخصیت ایشون ب اون میدون نمیخوره ایشون نجابت داره سرسنگینه
وقتی میگم شرایط طلاق ندارم ینی همین😭😭