یبار یادمه چند روز پول نداشتیم . پول نون نداشتیم هیچی خونمون نبود اون روز واقعا نمیدونستم چیکار کنم ب خاطر شکم بچم . یه دفه ای یکی برام پول زد رفتم یکم خرت و پرت بگیرم نصف شب ساعت ۱۲ یه آقایی بهم دوتا غذا داد🤗 .
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
من چنان بهم بی محلی کرده کلا انگار تو زندگیم هرگز حضور نداشته مگر واسه اذیت کردنم چه برسه بخواد دستم رو بگیره به هر کی هم بگم میگن حتما بد بودی توف سر بالاست یه دوره ای تصمیم گرفتم واقعا بد باشم که حداقل دلم نسوزه ولی نتونستم البته یه مقدار از اون خوب بودن سابق فاصله گرفتم
منم آدم درستی نیستم ولی خب ب نظرم خدا حواسش بهمون هست
ولش کن اصلا قابل بیان نیست که چیکار با من کرده و چقد التماسش کردم یعنی فقط باید جای آدم باشید تا درک کنید فقط بهت بگم مطمئنم پشیزی واسش ارزش نداریم من که ندارم شاید یه تعدادی رو دوست داشته باشه نمیدونم