تو داهات های شهرمون دخترای همسن من حداقل یه بچه دارن نمیگم کار درستی کردنا ولی خوب منظورم اینه خیلی بچه ام نسبت به اونا البته منم تو اجتماع نرمالم بزرگانه صحبت میکنم اجتماعی ام هم کارای خونه رو بلدم انجام بدم. ولی تو خلوت خودم خیلی خل چلم. شیطنت میکنم هی میخورم تو در دیوار یا همش تو خیال پردازی ام. عاشق زندگی بازیگرام هی پیگیر خودشونو و زن و بچه هاشونم و.. یا ازشون خوشم میاد. همش تو رویا های مسخره ام. میدونم چندسال دیگه از این فکر خیالا قراره خجالت بکشم و بگم چقدر تباه بودم. ولی از یه طرف هم میترسم تا اخر این شکلی بمونم. دلمم میخواد خیال پردازی رو ترک کنم ولی خیلی خوبه سرگرمیمه
نمیدانم شاید حالا بزرگ شدهای و زندگی را فهمیدهای که چه چیز گند و در عین حال معرکه ایست.
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
همه همینن عزیزم. منم تو ۴۰ سالگی دوست دارم بازی کنم با پسرم اسم فامیل بازی میکنم جرزنی میکنم 😅 . مسخره بازی در میارم از خیال پردازیام به همسرم میگم و میخندم .
به جاشم شیک و معقول رفتار میکنم . 😎
فقط گوشہ چشمے از نگاه خدا براے خوشبختے ھمہ انسانها کافیست این نگاه را برایتان آرزو میکنم .🤲
قبل ازدواج خیال پردازی میکردم که شوهر دارم و مثلا شوهرم یه ادم معروفه... ولی بعدش خوب شدم 🤣🤣🤣🤣🤣
منم این شکلیه مثلا تصور میکنم اگه یه ادم مشهور بیاد باهام ازدواج کنیم زندگیم چطور میشه. اون روز به داداشم میگفتم بازگیرا خیلی خوبن که به حرف های کسی اهمیت نمیدن من اگه تو اینستا پشت سرم این همه حرف بود نمیتونستم و ناراحت میشدم برگشت گفت مگه تو مشهوری حالا 😁🤣🤣🤣🤣
نمیدانم شاید حالا بزرگ شدهای و زندگی را فهمیدهای که چه چیز گند و در عین حال معرکه ایست.