من خیلی بد شانسم بیایید دلداریم بدید
من سه سال پیش دانشگاه قبول شدم بابام نزاشت برم خواستم برم سر کار بابام نزاشت نشستم تو خونه و پوکیدم فقط گلدوزی و زبان از یوتیوب یاد گرفتم سنم داره میره بالا و هیچ کس نمیاد در خونمونو بزنه دختر عموی کوچیک تر از منم عروسی کرد همه ی دخترای فامیلمون عروسی مردن من هنوز یه خواستگارم ندارم دیروز خونه ی عمم دعوت بودیم عمم به زن عموم گفت این بد بختم که ترشید هیچ کس نرفت دم درشون 💔اتفاقی شنیدم خیلی ناراحتم خوب من چیکار کنم از کجا خواستگار پیدا کنم ؟ نمیدونم