پدر شوهرم ماشینشو فروخته . با دوچرخه میره سر کار. البته اونا تو شهر خودشون هستن. ولی منو شوهرم توی شهر غریب زندگی میکنیم.یه شب های شده دخترم مریض شده نصف شب بردمش بیمارستان. الان مادر شوهرم به شوهرم گفته تو ماشینتون بده دست ما بمونه . ما هر وقت تونستیم ماشین بخریم بیا اینو ببر. الان به نظرتون من چطور شوهرمو راضی کنم که این کار رو نکنه. و چطوری به خانوادم شوهرم بفهمونم خودمون به ماشین نیاز داریم
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
آدم تو شهر غریب بیشتر به ماشین احتیاج داره.توی تنگ و خوش بره به کی رو بزنه؟
پدرشوهرتون با آژانس تشریف ببرن سرکار.
حسین جان❤️سلام من بر تو باد در تک تک روزهایی که جهان هست،ماه و خورشید هست،آسمان هست،...امااااا من نیستم🌸از امروز(۲/بهمن/۱۴۰۲)نگران از دست دادن کاربریم نیستم.😊😌🍂🍂همیشه سکوت نشانهی تایید حرف طرف مقابل نیست.گاهی نشانهی قطع امید از سطح شعور اوست...!🤌🍂🍂خدای قشنگم؛خدای من♥️این روزها بیشتر حواست به من باشد!میگویند بزرگترین شکست از دست دادن ایمان است...حواست باشد که من شکست نخورم!من هنوزم تو را به نام قاضی الحاجات میخوانم؛حتی اگر همهی التماسهایم را نادیده بگیری...هنوز هم تو را الرحمن الراحمین میدانم؛حتی اگر سخت بگیری...هنوز هم تو همان خدایی! اما من...نگذار که از دست بروم عزیز دلم😍من امیدم به توست...برای دلم امن یجیب بخوان!امن یجیب بخوان تا آرام شود این مضطرب...تا آرام گیرد این قلب نا آرام من...♥️❤️❤️،یادمان باشد که ما خون دادهایم🇮🇷یک بیابان مرد مجنون دادهایم🇮🇷یادمان باشد پیام آفتاب🇮🇷دست نااهلان نیفتد انقلاب🇮🇷