من دیروز خونه مادر شوهرم بودم قرار بود خواهر شوهرم اینا بیان که دیگ شب شد . زنگ گفت شوهرم به خاطره کارش تا تا اخر شب سر کاره نمیتونیم بیاییم.
حالا من امروز خونه مامانم هستم (ب خاطره بنایی حمام ) گفتم ی مدت اینجا باشم
بعد مادر شوهرم گفت مهدیه اینا امشب میان توام بیا اگر میخوای. گفتم بهتون میگم. و واقعا خیلی کار داشتم می خواستم. الان زنگ زدم گفتم من کار دارم یکم اشکال نداره ؟🥲
گفتش نه
احساس می کنم نباید می گفتم
میگم خواهر شوهرم فکر نکنه چون اونا نیومدن منم دارم اینجوری می کنم ..🥲🥲🥲🥲