من مثل دیوانه ها هستم وازاین موضوع خیلی ازخودم بدم. میاد شوهرم حواسش نبود چراغ اتاقو روشن کرد منم مثل دیوونه ها پریدم ازخواب
خوابم میاددددددد دیگه خوابمم نمیبره
حق با مرد بوده
سرویسا میان تو کوچمون هفت صبح همش بوق میزنن نفهمن کسی بچه داره بیمار داره
منم شوهرم گفت دخترمو ساعت ۷و ۱۵ دقیقه آماده کنم کار داره جایی دخترم همیشه ۸ ربع کم میره
من از ۴ درست نخوابیدم
یعنی خداشاهده اول صبح دارم قسم میخورم چنان حرفای زشت با صداهای بدجور از خودش در می اورد هنوز یادم می افته حالم بد میشه میگم حرف زشت منظورم فحش نیستا درخواست هاشو که چه جوری رابطه برقرار کنن رو بلند بلند داد میزد
زنیکه بیشعور
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز