ما ۴ ساله که باهمیم این ۴سال واقعا شرایط ازدواج نداشت چون دانشجو بود و کاری نداشت الان تازه درسش تموم شده ورفته سرکار
دیشب با مامانش حرف میزدم میگفت که یه سال دیگم صبرکنم
که یه پس اندازی جمع کنه تا بتونه آبرومندامه وبا دست پر بیاد خواستگاری و جلوی خانواده ی من سرشکسته نباشه
گفت که خودشون اونقدی ندارن که حمایتش کنن
منم واقعا دوسش دارم و نمیتونم کسیو به جاش تصور کنم اصلا
اما از صبر کردنم عاجزم🥲چیکار کنم به نظرتون م