2777
2789

همکارم بود  یه روز  که اتفاقا هم. من اون روز خواستگار داشتم چون عجله داشتم گفت تا ایستگاه میرسونمتون، توی راه که مامانم همش زنگ میزد می‌گفت زود بیا زشته همسرم شنید و گفت به نظرم عجله نکن مورد خوب زیاده، نمی‌دونم چرا این حرفش رو خواستگاری تلقی کردم و اون شب خواستگارم رو رد کردم😅🤣

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792