خانوما چندماهه اصلا دعوا نداریم
اصلا غرنمیزنم کش نمیدم زندگی درکمال آرامش داره میگذره
چندروز پیش سالگرد ازدواجمون بود هیچکاری نکرد هیچی نگفتم بخدا جتی یک کلمه
امروز روز مادر وزن بود
شب اومد خونه فقط یه جمله گفت روز زن مبارک
درست عین همین جمله
شام خوردیم بچه رو خوابوندم
فیلم میذیذیم چندبار پرسید چرا حوصله نداری هیچی نگفتم
باز گفت گفتم امروز روز زن ومادر نبود؟چی میشد با یه گل میومدی خونه؟
گفت نمیخوام حرف بزنم فیلمو پلی کرد
زدم استپ گفتم نمیخوای حزف بزنی چرا پس میپرسی
واقعا مگه توقع زیادیه
اصلا ناجور عصبی شده بود میگفت نه اصلا مهم نیست اینا همش حاشیس من همینم نمیخوای طلاق بگیر برووو
باشه بابا ببخشبد گل نخریدم
پاشد رفت حموم
ده دقیقه بعد رفتم گفتم بازکن منم بیام باز نکرد
دودقیقه از پشت در حرف زدم ک این کارت درست نیست وقتی میگی چرا حوصله نداری من دلیلشو میگم بگو اره بالاخره توهم حق داری بخدا من تموم میکردم
داشتم حرف میزدم محکم بامشت کوبید به در حموم درش شکست
اومد بیرون در ورودی رو باز کرد گفت نمیگییی صدا میره بیرون
بعدم رفت حموم و اومد بیزون گفتم چته آخه
میکه آره اززز این به بعد برات شوهر مناسبتی میشم فقط تو مناسبتا کادو میخرم
بعدم رفت تو پذیرایی گرفت خوابید