خواهرشوهرم عمل کرده نزاشت برم بیمارستان صفحه 3

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

قندونخانم

عضویت: 1403/09/20

تعداد پست: 83

اول و آخر میخوای با مادرشوهرت روبرو بشی دیگ فقط ی سلام خالی بهش بکن ولی بیشتر با صمیمیت با خواهرشوهرت رفتار کن

1403/10/02

22:25

هیواا

عضویت: 1396/09/21

تعداد پست: 19370

تا کی تا چندساااال میتونین به این سبک زندگی ادامه بدین؟!

قهر بامادرشوهری که تو یه ساختمون هستین چقد بچگانه و دور از تصور منه

کاااااااار به مقصرش ندارم‌ولی این دعوا باید تموم شه تا هر مناسبت و دلخوشی براتون داستان نشه

من که اهل عشق و عاشقی نبودم اما تو از کنارم رد شدی و جانم به دکمه پیراهنت گیر کرد.... خیلی طول نکشید تا بفهمم که چقد بی انتها دوستت دارم از موی سر تا ناخن پایت را، رویت را،بویت را، صورتت ،سیرتت، رفتارت ،گفتارت، حرکاتت،اطوارت،سخنت،سکوتت،نگاهت، خنده ات،شرمت،جسارتت،مهرت همه و همه رو دوست دارم اصلا نخواستنی در وجود تو نیست ❤️

1403/10/02

22:25

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مامان ریحانه

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

ensanzadeh

عضویت: 1398/06/08

تعداد پست: 64

عزیزمخواهرشوهرت صدا زده داداششو بیا خداحافظی عمل دارم‌یعنی باید تک تک صدا بزنه !!!!!خوب شمام شنیدی ت ...

بله کاملا درسته.

وهم اینکه عزیزم شما ملاقات رو باید می رفتید.اینکه چون قرار بوده شب برید پیشش ملاقات نرفتید اشتباهه.انتظار داشتن حتما عیادت رو برین.شاید بابت همین هم ناراحت شدن وگفتند هم نمی خواد که برید.

1403/10/02

22:25

مدیر استارتر

عضویت: 1402/04/25

تعداد پست: 708

قربانت گلم موفق باشی🌹

فدات همچنین🌹

1403/10/02

22:25

شاه_توت_فرنگی

عضویت: 1399/07/03

تعداد پست: 6622

اصلا مامانش با من حرف نمیزنه کلی بد و بیراه بهم میگه

کاش میرفتی خداحافظی میکردی این حرف چیه که برادرشو صدا کرد من نرفتم حتما باید دوتاتون رو صدا بزنه خب شما زن و شوهرید یکی هستید

در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

1403/10/02

22:26

آدموهوا

عضویت: 1400/10/03

تعداد پست: 16317

مادرشوهرم ک کلا با من بد افتاده رو دنده لج نمیخاد اصلا منو ببینه برا همین اگ اومد خونش نمیرم ولی اگ ...

برو خونه مادر شوهرت هم باشوهرت برو در حد دیدنی زودی بلند شو

1403/10/02

22:26

khodayashokrat

عضویت: 1403/03/01

تعداد پست: 9085

فدات همچنین🌹

🥰🥰

1403/10/02

22:26

گلاسه

عضویت: 1401/11/12

تعداد پست: 799

شوهرم ک دل خوشی ازشون نداره هر چی میگم بریم بیمارستان میپیچونه

عزیزم شما تاروف زدی و دیگه اقدام دیگه ای نکن ک هوا برشون میداره فک میکنن کی هستن؛ بقیه شو بسپر ب مرور زمان

خودش درست میشه

1403/10/02

22:26

niloofarzradoabi

عضویت: 1403/05/01

تعداد پست: 2393

از طرفی هم زنگ زدی و احترامتو گذاشتی

ولی سری دیگه نتونستی خداحافظی کنی زنگ بزن بگو نشد باهات خداحافظی کنم

من نیلوفرم، نیلوفری که زرد هست و منتظر نیلوفر ابی نشسته💛💙کتاب بخونید خیلی خوبه📚

1403/10/02

22:26

delaram۲۰

عضویت: 1401/02/28

تعداد پست: 5346

من بودم می رفتم خداحافظی میکردم و حداقل به رسم ادب و احترام و جبران کارش حتما عیادتش می رفتم !

ته قلبم انگار یه استخر غمه.ماه‌هاست کسی استفاده‌ش نکرده،آبش راکده،روش پر از برگه، شمشادای دورش زرد شدن،گلدونای اطرافش خشک شدن،آبش کم کم داره بو میگیره.نفس عمیق که میکشم یه موج کوچیک روی سطح آب پدیدار میشه ولی انگار نه انگار.خورشید داره غروب میکنه،کلاغها سر صنوبرها دارن گریه میکنن🍂🖤

1403/10/02

22:27

مدیر استارتر

عضویت: 1402/04/25

تعداد پست: 708

اول و آخر میخوای با مادرشوهرت روبرو بشی دیگ فقط ی سلام خالی بهش بکن ولی بیشتر با صمیمیت با خواهرشوهر ...

دوبار باهاش حرف زدم جوابمو نداد به شوهرمم گفته بود نمیخام باهاش حرف بزنم، منم نمیخام دیگ خودمو سنگ رو یخ کنم تا عمر دارم دیگ ن حرف میزنم ن چیزی

1403/10/02

22:27

_مالکوم_

عضویت: 1397/09/30

تعداد پست: 24231

نه اخه ظهرش یه چرت و پرتی راجب من گفته بود شوهرم اومد بهم گفت من عصبی شدم اون لحظه ولی خب بعدش پشیمو ...

برا خاطر خودت میگم‌

زیاد بزرگ نکن ادما رو

به اندازه شون باهاشون رفتار کن

به اندازه ی جنبه شون

شوهرتم مشخصه ادم کاملا عاقلی،نی

خیلی،مونده بفهمه اشتباهه هست کارش

خواهرش مادرش،اصلا شیطان رجیم

چیکار داره خبر میاره میبره

مطمئن باش از توام به اونا میگه

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

1403/10/02

22:28

مدیر استارتر

عضویت: 1402/04/25

تعداد پست: 708

تا کی تا چندساااال میتونین به این سبک زندگی ادامه بدین؟!قهر بامادرشوهری که تو یه ساختمون هستین چقد ب ...

اخه وقتی دو بار باهاش حرف زدم جواب نداذه دیگه من نمیتونم خودمو غرورمو هی بشکنم منم ادمم غرور دارم، چطور عروسای دیگش میرینن بالاش جرعت نمیکنه چپ نگاشون کنه

1403/10/02

22:28

22taranee

عضویت: 1403/03/16

تعداد پست: 3508

اینو بگم جدی

آره بگو آروم و متین حرفت و بزن

1403/10/02

22:29

مدیر استارتر

عضویت: 1402/04/25

تعداد پست: 708

کاش میرفتی خداحافظی میکردی این حرف چیه که برادرشو صدا کرد من نرفتم حتما باید دوتاتون رو صدا بزنه خب ...

نه اخه یه ساعت قبلش با شوهرم بحث کرده بودن ک زنت فلانه و اینا منم از دستش شاکی بودم

1403/10/02

22:29