2777
2789

من الان به شدت عصبی ام وکلی دارم حرص میخورم میشه خواهش کنم درآخر تاپیکمو گزارش بزنید چون اگر شناسایی بشم رابطم با برادرم وخانمش ممکنه خراب بشه


زن داداشم تقریبا شاغله ودوتا بچه داره یکیشون مدرسه است یکیشونم دوسالشه وما از این دو بچه مراقبت میکنیم روزایی که مادرشون سرکاره

واقعا بدون چمشداشت ومنت ودز روی عشق وعلاقه ی خودمونه که مراقبشونیم وخیلی هم دوستشون دارم


ولی الان واقعا نمیدونم با اینی که مدرسه هست دیگه چجوری برخورد کنم

پدرو مادرشونم هرچی میگن بیا خونه حاضر نیست بره


خیلی بی فکرو بیخیال تشریف داره خانم واصلا به بهداشت ومسائل مربوط به خودش اهمیت نمیده

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

مشکل از برادرت و خانمشه باید بیان به زورم شده سوار ماشین کنن ببرن 

چرا آدما آدمو از خوبی کردن هم پشیمون میکنن 

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

هستین بقیه شو بگم راهنماییم کنید که چیکار کنم که این بچه بهتر بشه

عزیزم‌ به شما ربطی نداره بخوایی تربیتش کنی این وظیفه مادر و پدرشه نه شما 

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

بگو عزیزم

به شدت بی نظمه وقتی از مدرسه میاد مانتو یه طرف کیف یه زرف و...وقتی هم بهش میگیم جمع کن اینقدر ادا درمیاره وخودشو میزنه به موش مردگی

بابا ومامانشم که میان میره توقیافه وگوشی میخواد

وقهر میکنه وگریه


پارسال خونه ی خودشون بود تو ماه حداقل ده روز غایب بود ومدرسه نمیرفت وهر روز حرص وجوش میخوردم

امسال پیشمونه

باید اینقدر منتشو بکشیم که بنویسه

عزیزم‌ به شما ربطی نداره بخوایی تربیتش کنی این وظیفه مادر و پدرشه نه شما

راستش تقریبا بیخیالند

وما هم خیلی دوستش داریم نمیخوایم با حسرت وغم بزرگ بشه چون خودم این دوره هارو گذروندم

مادرش که میاد خونه مون بچه میدویه میره مادرشو میبوسه مادرش اصلا واکنشی نشون نمیده

کلا تو مراقبت بچه چ پدرش وچ مادرش سرسری میگیرن بچه رو

بعد الانم خود بچه حاضر نیست بره خونه شون

واگه بره میدونم بدتر از اینم میشه

به شدت بی نظمه وقتی از مدرسه میاد مانتو یه طرف کیف یه زرف و...وقتی هم بهش میگیم جمع کن اینقدر ادا در ...

بزار ننویسه تنبیه بشه

به مادرش بگین با معلمش صحبت کنه و برای ننوشتن تکالیف یه مجازات براش درنظر بگیره

سبک 

و وقتی انجام داد براش تشویقی بگیرین

بزارین چندروز بالباس نامرتب بره که خودش بفهمه نگاه بچه ها بهش یه بچه نامرتبه

ادما باید تجربه کنن

نمیشه لقمه کرد گذاشت دهنشون

راستش تقریبا بیخیالندوما هم خیلی دوستش داریم نمیخوایم با حسرت وغم بزرگ بشه چون خودم این دوره هارو گذ ...

پس بهتره ببریش پیش مشاور کودک 

اینجا نمیتونی راه حلی بگیری ممکنه بدتر بشه 


 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792