بچه ها دیروز وتسه مامانم جشن گرفتم به یه سری دلایل کادوشو امروز خریدم.
مانتویی که عاشقش بودو واسش خریدم خوشحال نشد که هیچی برگشتم بش میگم برو بپوش ببینیم چیجوریه میگه نه اعصاب ندارم.....
اون از مامانم که اشکم دراومد:-)
دارم گوشیمو یلحظه بردارم بابام میگ واس چی برمیداری ؟میگم کار دارم.میگه تو کارت تموم نمیشه با یه لحن بدی...
داریم زیر خاکی میبینیم میگم این چه لباس ضایعیه جمشیدی پوشیدع میگه اون زمان اینا مد بوده دیگه سمان جان..با یع لحن دعوایی