اول میگم چی شده راهنماییم کنید چیکار کنم.
مابرای مناسبتی دعوت بودیم شام، بعد توی تالار غذای من و مادر همسرم که جوجه باش توی یه دیس بود.
بعد خیلی یهویی غذای منو و خودشو برداشت به جاریم گفت، فلانی ما نمیخوریم بیا تو سهم کار رو هم بخور.
منم کلا شُک شدم، تا آخر مهمونی حالم بده بود بعدشم دو روزه خودخوری میکنم.
امشب هم دعوتیم خون شود برای روز مادر نمیدونم به روش بیارم، یا اصلا نرم خونشون، موندم چیکار کنم.
چون یکبار هم یه اتفاقی افتاده بود من باهاشون صحبت کردم قیامت به پا کرد که بعد اون رابطه مو کم کردم و فقط تو مناسبت ها میرم خونشون.
به نظرتون چه رفتاری کنم درست و سنجیده تره؟
از طرفی میگم مادره امشب ش رو خراب نکنم، از طرفی میدونم خیلی شخصیت جالبی ندارن.