دوش گرفتم
خومو ترگل ورگل کردم
اصلاح کردم
به هرکی قرار بود زنگ بزنم زنگ زدم (خاله و دختر خاله ها و مادر و مادرشوهرم و اینا)
شب قبل براز کادو دادن و تبریک حضوری خونه مادرم ومادرشوهرم رفته بودم
تا لنگ ظهرم خوابیدم
همسرم از بیرون غذاگرفت
انجمن اولیا مدرسه پسرم هم بود که همسرم رفت، چون من کوچولوم خواب بود و هوا سرد
الانم نمازمو خوندم و دراز کشیدم همسرم بره بیرون
تا خونه رو تمیز کنم و امتحان فردا رو با پسرم کار کنم