دختر داییم قبل ازدواجش خیلی خاکی بود و صمیمی بود باهامون و ما کلا خانوادتا هممون خداروشکر خونگرم و خاکیم و کسی که پز بده و خودشو بگیره از این بی اصالت بازیا در بیاره نداریم.
حالا دختر داییم بعد از ازدواجش جواب سلام هیچکدوممون رو نمیده و هیچی نگفتیم و تحمل کردیم بماند که چقدر به خاله هام بی احترامی کرد.
هفته پیش تو جمع نشسته بودیم و داشت دختره ها رو مسخره میکرد که ازدواج نکردن و بی دست و پان و بهشون تیکه مینداختن و به اینکه شوهر کرده افتخار میکرد طوری ک یکی از دخترای اونجا زد زیر گریه بعدش و حالش بد شد.
منم واسه شب یلدا که دیدمش به محض ورودش مدالی که کلاس پنجم دبستان گرفته بودم رو انداختم گردنش روشم نوشته بودم شوهر کردنت مبارک اینم از مدالت خودتو بیشتر بگیر.
و کل جمع زدن زیرخنده و داشتن مسخرش میکردن خیلی خجالت کشید و عصبییی شد
حس کردم کارم زشت بود ولی دیگه تکرار نمیکنه و دل کسیو نمیشکنه