دنبال خونه ایم
یه خونه دیدیم خوشمون اومد
قیمتش خوب جاش خوب با پولمونم سازگار خیلی به دلم نشست
از صبحه چندبار زنگ زدم بهش هماهنگ کن خونرو
هی برنمیداشت میگفت کار دارم
ظهر زنگ زده میگه بریم عصری هماهنگ گردم
الان رفتیم باهم دونه دونه پنجره ها اتاقارو متر زدم اومدیم بنگاه بنویسه میگه ظهر اجاره دادن
عجله م دارم باردارم میخام زایمان کنم
دلم میخاد بمیرممممممم فقط از دست کاراش چه خونه ای پرید