بچه ها رل من رفیق دامادمونه یعنی شوهر خواهرم خب؟ حالا من رلم رفته بود اصفهان برام سوغاتی یه بسته گز با یه شاخه گل آورده بود.. حالا روز مادر خواهرم اینا هم خونمون بودن.. من این گز و گل رو به عنوان هدیه دادم به مامانم یعنی دادم خواهر کوچیکم داد چون اون پول نداشت گفتم عب نداره تو بیا اینارو بده خیلی خوشحال شد.. حالا دامادمون نذاشته برنداشته رفته به رلم گفته عجب گز خوشمزه ای عجب گلی.. یعنی بهش فهمونده که من اونارو دادم به مامانم.. میدونم رلم خیلی ناراحت شده ولی اصلا به روم نمیاره.. این دامادمون خیلی دهن لقه هر چی تو خونمون اتفاق میفته میره ب رلم میگه بار ها هم بهش گفتم نگو
الان خیلی عصبیم به نظر شما چیکار؟
با خودش یا آجیم پیام بدم بگم بره چی رفته گفته؟
خیلی عصبیم خیلی اصلا نمیدونم چیکار کنم من
جلوی رلم خیلی زشت شد