بدیاشون یادم میاد نمیتونم
من هیچ بهانه ای برا خرید عقد نداشتم فقط یه حلقه
عروسی هم که دعوای بزرگی با برادرشوهرم درست کردن مجبور شدیم تو یه هفته خونه رهن کنیم بدون عروسی بریم خونه خودمون
چون شوهرم حاضر نبود بره خونشون
با این حال هرجا نشست گفت توقع خونه فلان جا دارن توقع سرویس طلا دارن