عزیزم من با وظایف اونها کاری ندارم
حرف من دنیای ذهنی تو هست
که میگی بچه رو با پدرش نمی فرستم خوب بخاطر روح و جسم بچه ولی بعد طلاق بی خیال این روح و روان بچه میشی
الان تو اوج احساسات و حالات بدی هستی
و دوست نداری به هیچ وجه ریخت شون رو ببینی
تنفر و کینه و انتقام از اونها درون ت بالا اومدن
و شوهرت باهات اون طور که دلت میخواد راه نیومده و دوست داری از اونم انتقام بگیری
حالت بده و اون درک و توجه رو ندیدی
و دوست داری به زبان عامیانه همه چیز رو به آتیش بکشی
حتی اگر قربانی هم خودت باشی