دیشب دلم از شوهرم گرفت

ببین زیاد سعی می کنی خودت رو بهش نشون بدی و با کمال معذرت از نظر عاطفی آویزونی. مهربون باش ولی مغرور و ازش خیلی وقتا دوری کن و بذار تو حال خودش باشه تا دلش رو نزنی

میدونم که دلخور شدی، میدونم که حرف قشنگی نزده، تو هم حق داری ناراحت بشی

مردها کلا وقتی جیبشون خالی میشه اعصابشون هم همراهش خالی میشه و این تصیر خودشون نیست. به خاطر این که از بچگی یاد میگیرن سرپرست خانواده‌ان. باید پول داشته باشن، شغل داشته باشن و خانواده رو تامین کنن. حق داره بهم ریخته باشه. مطمئنم اون لحظه کله‌اش داغ کرده و نفهمیده چی گفته. بزار یکم خنک بشه بعد خودش متوجه میشه. تو هم سرسنگین رفتار کن ولی نه در حدی که دیگه از تو هم ناامید بشه، الآن به پشتوانه نیاز داره. فقط در حدی سرد باش که یادش بیاد چی گفته و چیکار کرده... 

تمرین کن. منم همین بودم. الان خودم رو براش میگیرم ولی با خوش رویی. فقط بهش اطلاع بده کجاا میری. بهش اصرار نکن . تا بهت زنگ نزده زنگ نزن. تا باهات حرف نزده سلام و تمام. کتاب بخون و فیلم ببین و ....

من اینقدر تنهایی سرگرمم که بعضی وقتا دلم نمیخواد سمتم بیاد. 

مرداد گربه صفتن. اصلا نباید رو داد

میفهمم... کلا ما دخترها و خانم‌ها نقطه ضعفمون پدرمونه. تاپیک جدیدت رو هم خوندم. به نظرم بهش محل نده فعلا... ظاهرا زیادی داغه یا حتی دلش از یک جای دیگه پره. این که بهش گفتی توقع نداری برات چیزی بگیره و... حس میکنم از لحاظ عاطفی خیلی وابسته‌ای، درسته؟ یعنی... میخوای به چشمش بیای. سعی داری خودت رو ثابت کنی؟

من دو تا بچه زاییدم، طبیعی، بی هیچ محبتی. سخت بود. ولی قوی شدم. تازه زایمان کنی شرایطتت بدتر میشه. تو فرهنگ غلط ما مرد حق هر غلطی داره. پس یاد بگیر تنهایی به خودت برسی و شاد باشی. مثل من

خط قرمزتون تو زندگی احترام طرفین به خانواده ها باشه