سلام من 14سال سن دارم و وسواس فکری شدیدی دارم. مادر من 2سال پیش سرطان سینه گرفت و مرد و بیماریش ارثی بود. خیلی خیلی نگرانم که در آینده بگیرم. از الان دارم خودمو واسه مرگ آماده میکنم. با بابام درد و دل کردم ولی دید هرچی بگه بازم همینم پس واسم وقت مشاور گرفت. بخاطر این بیماریه مضخرف ارثی از 18سالگی به بعد باید چکاپ شم و خیلی خیلی میترسم ازش. از اون ورم خیلی به بابام وابسته ام اینطوریم که تو این جامعه اگه خدایی نکرده از دستش بدم چیکار باید کنم؟ چطوری زندگی کنم؟ بابام خیلی بهم اهمیت میده و همینه که این افکار داره روانیم میکنه از 24ساعت روز 23ساعت بغضم و بزور گریمو نگه میدارم و هروز همینم. افکار مزاحمی که بیشتر اوقات ذهنمو مشغول میکنه بالا رفتنه سن بابام و بیماری ارثی مادرم و اینده زندگی تو این جامعس... میتونید کاری کنید یزرنه آروم شم؟ 🙃